خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتحادیه
[اسم]
la unión
/unjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: uniones]
1
اتحادیه
1.Los estados del oeste han decidido formar una unión.
1. ایالتهای غربی تصمیم گرفتهاند که یک اتحادیه تشکیل بدهند.
کلمات نزدیک
excesivamente
abaratar
tara
tarjeta de cliente
indumentaria
útil
distribuidor
agradecer
conveniente
cambiar de chaqueta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان