خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دانشجو (در دانشگاه)
[اسم]
el universitario
/ˌuniβˌɛɾsitˈaɾjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: universitarios]
[مونث: universitaria]
1
دانشجو (در دانشگاه)
1.El universitario de Madrid viene mañana.
1. دانشجوی اهل مادرید فردا میآید.
کلمات نزدیک
tomar
tener sueño
tener sed
tener hambre
tener frío
activo
afueras
alegre
alojamiento
alrededor de
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان