خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیدن
[فعل]
ver
/bˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: vi]
[حال: veo]
[گذشته: vi]
[گذشته کامل: visto]
صرف فعل
1
دیدن
1.¿Quieres ver mi carro nuevo?
1. میخواهی اتومبیل جدیدم را ببینی؟
کلمات نزدیک
tráfico
tapa
sitio
recomendable
rechazar
tortilla de patatas
absoluto
bollo
carné de conducir
comunicativo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان