خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیروزی
[اسم]
la victoria
/biktˈɔɾja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: victorias]
1
پیروزی
1.El partido consiguió la victoria en las elecciones.
1. این حزب در انتخابات به پیروزی رسید.
کلمات نزدیک
juegos olímpicos
lesionar
liga
campeonato
entretenido
carrera de vallas
lanzamiento de peso
certamen
disputar
instalaciones deportivas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان