خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کهنه
2 . پیر
[صفت]
viejo
/bjˈexo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: vieja]
[جمع مونث: viejas]
[جمع مذکر: viejos]
1
کهنه
قدیمی
1.¿Debería quedarme con mi coche viejo o comprarme uno nuevo?
1. آیا باید اتومبیل قدیمیام را نگه دارم یا یک (اتومبیل) جدید بخرم؟
2
پیر
1.Era viejo, pero probablemente no tan viejo como aparentaba.
1. او پیر بود، اما احتمالاً نه آنقدر پیر که بهنظر میرسید.
کلمات نزدیک
nuevo
incorrecto
fácil
difícil
correcto
lento
rápido
mucho
poco
pobre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان