خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازدید کردن
[فعل]
visitar
/bˌisitˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: visité]
[حال: visito]
[گذشته: visité]
[گذشته کامل: visitado]
صرف فعل
1
بازدید کردن
ملاقات کردن
1.¿Vas a ir a visitar a tu amigo esta noche?
1. آیا امشب میخواهی به ملاقات دوستت بروی؟
کلمات نزدیک
verbena
tarjeta de felicitación
semana santa
san fermín
roscón de reyes
boquerón
calzado
carro de la compra
menor
tampoco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان