1 . بازی
[اسم]

el juego

/xwˈeɣo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Juegos]

1 بازی

  • 1.La maestra tiene unos juegos muy divertidos para practicar vocabulario.
    1. معلم برای تمرین واژگان چند بازی بسیار مفرح بلد است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان