خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرصت
[اسم]
la oportunidad
/ˌopɔɾtˌuniðˈad/
قابل شمارش
مونث
[جمع: oportunidades]
1
فرصت
1.Si tienes la oportunidad de viajar a Europa, hazlo.
1. اگر فرصت سفر به اروپا را داری، آن کار را انجام بده.
کلمات نزدیک
red social
conciliación
plantilla
jefe de personal
cooperativo
aumento
asumir
cuestión
recesión
participativo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان