[صفت]

participativo

/pˌaɾtiθˌipatˈiβo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: participativa] [جمع مونث: participativas] [جمع مذکر: participativos]

1 مشارکتی مشارکت‌محور

  • 1.Tenemos previsto adoptar un estilo de gestión participativo porque queremos que nuestros empleados se involucren en la toma de decisiones.
    1. ما در نظر داریم که شیوه مدیریتی مشارکت‌محور داشته باشیم، زیرا می‌خواهیم که کارمندانمان در تصمیم‌گیری مشارکت کنند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان