1 . بیزاری
[اسم]

l'écœurement

/ekœʀmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 بیزاری انزجار، نفرت

  • 1.Je voudrais exprimer ici mon écœurement profond.
    1. من می‌خواستم اینجا بیزاری عمیقم [شدیدم] را عنوان کنم.
  • 2.Tu le dis avec écœurement.
    2. تو این را با انزجار می‌گویی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان