خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دور افتاده
2 . با فاصله
[صفت]
écarté
/ekaʁtˈe/
قابل مقایسه
1
دور افتاده
پرت
مترادف و متضاد
isolé
1.endroit écarté
1. جایی دور افتاده
2
با فاصله
دور از هم، باز
1.Il a les bras écartés.
1. دستانش را دور از هم نگه داشته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
écarter
écartement
écarteler
écart
écarquiller
écervelé
échafaud
échafaudage
échafauder
échalas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان