1 . تاخت زدن 2 . مبادله شدن 3 . ردوبدل کردن
[فعل]

échanger

/eʃɑ̃ʒe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: échangé] [حالت وصفی: échangeant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تاخت زدن عوض کردن، مبادله کردن

مترادف و متضاد troquer
échanger quelque chose contre quelque chose
چیزی را با چیزی تاخت زدن
  • 1. Je t’échange ce timbre contre celui-là.
    1. من این تمبر را با آن یکی با تو عوض می‌کنم.
  • 2. Mon ami a échangé sa pomme contre mon orange.
    2. دوستم سیبش را با پرتقال من مبادله کرد.

2 مبادله شدن عوض شدن (s'échanger)

s'échanger à...
مبادله شدن به یک نرخ
  • 1. L'euro s'échange aujourd'hui à 32,000 tomans.
    1. یورو امروز به نرخ 32,000 تومان مبادله می‌شود.
  • 2. Le dollar s'échange à 1,35 euro.
    2. دلار به نرخ 1,35 یورو مبادله می‌شود.

3 ردوبدل کردن دادن و پس گرفتن

échanger ses adresses/des vues/des balles/des coups...
باهم آدرس/نظرات/توپ/ضرباتی... ردوبدل کردن
  • 1. Ils échangèrent leurs numéros de téléphone.
    1. شماره تلفن‌هایشان را با هم ردوبدل ‌کردند.
  • 2. Les deux amies échangèrent un clin d'œil.
    2. دو دوست به هم چشمک زدند. [با هم چشمکی ردوبدل کردند.]
  • 3. Nous avons échangé beaucoup d'idées lors de la réunion.
    3. ما در گردهمایی نظرات زیادی را ردوبدل کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان