خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدرسهی تجارت
[اسم]
l'école de commerce
/ekɔl də kɔmɛʀs/
قابل شمارش
مونث
[جمع: écoles de commerce]
1
مدرسهی تجارت
1.Il entra dans une école de commerce.
1. او وارد یک مدرسهی تجارت شد.
2.Lorsque je fus diplômé de l'école de commerce, je travaillais à plein temps.
2. وقتی مدرک تحصیلی مدرسهی تجارت را گرفتم به صورت تمام وقت کار میکردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
école d'été
école centrale
école
éco-recharge
éco-pastoralisme
école maternelle
école primaire
école privée
école publique
école élémentaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان