خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیست محیطی
[صفت]
écologique
/ekɔlɔʒik/
قابل مقایسه
[حالت مونث: écologique]
[جمع مونث: écologiques]
[جمع مذکر: écologiques]
1
زیست محیطی
بوم شناختی
1.Ces produits abandonnés dans la nature, représentent un danger de pollution écologique.
1. این محصولات رها شده که در طبیعت، نمایانگر خطر آلودگی زیست محیطی است.
2.Je remercie également la Commission européenne pour ses excellentes propositions écologiques.
2. من از کمیسیون اروپا به خاطر پیشنهادات زیست محیطی فوقالعاده شان تشکر می کنم.
3.Le cadre économique et écologique est déterminé par divers facteurs.
3. چارچوب اقتصادی و زیست محیطی توسط عوامل متعددی تعیین شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
écologie
écolo
écolier
école élémentaire
école publique
écologiste
écomusée
éconduire
économat
économe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان