خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشی (تلفن، هدفون و ...)
[اسم]
l'écouteur
/ekutœʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
گوشی (تلفن، هدفون و ...)
هدفون
1.Ces écouteurs sont très légers et ont une excellente sonorité.
1. این گوشیها [گوشیهای هدفون] بسیار سبک هستند و قدرت صدای عالیای دارند.
2.Elle plaça les écouteurs sur ses oreilles pour écouter de la musique.
2. او هدفون را روی گوشهایش گذاشت تا به موسیقی گوش دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
écouter aux portes
écouter
écoute
écourter
écouler
écoutille
écovillage
écovolontaire
écrabouiller
écran
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان