خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیدگی (عضله)
[اسم]
l'élongation
/elɔ̃gasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
کشیدگی (عضله)
1.Il ne semble pas y avoir élongation.
1. به نظر نمیرسد که در اینجا (این قسمت) کشیدگی (عضله) وجود داشته باشد.
2.Marie souffre d'une élongation des muscles de la cuisse.
2. "ماری" از کشیدگی ماهیچههای ران رنج میبرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
éloigné
éloigner
éloignement
élogieux
éloge
éloquence
éloquent
élu
élucider
élucubrations
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان