خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رقابت
[اسم]
l'émulation
/emylasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
رقابت
چشم و همچشمی
1.Émulation en classe.
1. رقابت در کلاس.
2.Il y a entre eux de l'émulation.
2. بین آنها چشم و همچشمی وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ému
émouvoir
émouvant
émoustiller
émousser
émule
émulsifiant
émulsion
éméché
émérite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان