خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حادثه
[اسم]
l'accident
/aksidɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: accidents]
1
حادثه
تصادف
مترادف و متضاد
événement
incident
1.Oh mon Dieu, c'est un terrible accident.
1. اوه خدای من، این حادثه وحشتناکی است.
2.Son mari est mort dans un accident.
2. شوهرش در یک تصادف کشته شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
accessoiriste
accessoiriser
accessoirement
accessoire
accession
accidentel
accidentellement
accidenté
acclamation
acclamer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان