خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترش
2 . اسیدی
3 . زننده
[صفت]
acide
/asid/
قابل مقایسه
[حالت مونث: acide]
[جمع مونث: acides]
[جمع مذکر: acides]
1
ترش
1.Ce jus de citron est très acide.
1. این آبلیمو خیلی ترش است.
2.Les citrons sont plus acides que les oranges.
2. لیموها ترشتر از پرتقالها هستند.
2
اسیدی
1.Les pluies acides sont responsables de la mort de certaines forêts.
1. بارانهای اسیدی باعث نابودی برخی از جنگلهاست.
3
زننده
گزنده، تند
1.Ils échangent des propos acides.
1. آنها حرفهای زنندهای رد و بدل میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
achoppement
achever
acheteur
acheter
acheminer
acidité
acidulé
acier
aciérie
acné
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان