خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبرئه
[اسم]
l'acquittement
/akitmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
تبرئه
برائت
1.La Cour prononce l'acquittement de l'accusé.
1. دادگاه برائت متهم را اعلام میکند.
2.La salle d'audience a assisté à l'acquittement de l'homme innocent.
2. (افراد حاضر در) اتاق دادگاه در تبرئه مرد بیگناه شرکت کردند [دست داشتند].
تصاویر
کلمات نزدیک
acquit
acquisition
acquis
acquiescer
acquiescement
acquitter
acquitté
acquéreur
acquérir
acre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان