1 . سازگار شدن 2 . هماهنگ کردن 3 . اقتباس کردن
[فعل]

s'adapter

/adapte/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: adapté] [حالت وصفی: adaptant] [فعل کمکی: être ]

1 سازگار شدن (خود را) وفق دادن

s'adapter à quelque chose
خود را با چیزی وفق دادن
  • 1. Je veux m'adapter à vous .
    1. می خواهم خودم را با شما وفق دهم.
  • 2. Les employés doivent s'adapter aux changements.
    2. کارمندان باید خود را به تغییرات وفق دهند. [کارمندان باید با تغییرات سازگار شوند].

2 هماهنگ کردن متناسب کردن (adapter)

adapter quelque chose à quelque chose
چیزی را با چیزی هماهنگ کردن
  • 1. Il adapte l'œuvre de Maupassant à la télévision.
    1. او اثر "موپسان" را برای تلویزیون متناسب کرد.
  • 2. J'ai dû adapter ma routine quotidienne à mon nouvel emploi.
    2. باید روال هرروزه‌ام را با شغل جدیدم هماهنگ بکنم.

3 اقتباس کردن (adapter)

Adapter à une œuvre littéraire/au cinéma...
اقتباس کردن از یک اثر ادبی/از سینما...
  • Plusieurs romans de Balzac ont été adaptés au cinéma.
    از چندین رمان بالزاک در سینما اقتباس گرفته شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان