خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحسین کردن
[فعل]
admirer
/admiʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: admiré]
[حالت وصفی: admirant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تحسین کردن
ستودن
1.J'admire votre confiance.
1. من اعتماد (به نفس) شما را تحسین می کنم.
2.On n'est pas là pour admirer les lieux.
2. ما اینجا نیامده ایم تا از این مکانها تعریف [و تمجید] کنیم.
3.Tu dois admirer son idéalisme.
3. تو باید آرمانگرایی او را تحسین کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
admiration
admiratif
admirateur
admirablement
admirable
admis
admissible
admission
adn
ado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان