خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوست داشتنی
[صفت]
aimable
/ɛmabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: aimable]
[جمع مونث: aimables]
[جمع مذکر: aimables]
1
دوست داشتنی
مهربان
1.Il a été très aimable avec moi.
1. او با من خیلی مهربان شده بود.
2.Je te remercie, tu es très aimable.
2. ازت ممنونم، تو خیلی دوست داشتنی [بامحبت] هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
ailleurs
ailier
aileron
aile de poulet
aile
aimable comme un chardon
aimablement
aimant
aimer
aimé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان