خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمثیل
2 . حکایت نامه
[اسم]
l'allégorie
/[a(l)leɡɔʀi]/
قابل شمارش
مونث
1
تمثیل
حکایت
1.A l'inverse, sa danse est une allégorie du tout, saisi en un seul mouvement.
1. اتفاقا رقص او که تنها با یک حرکت آن را انجام میدهد تمثیلی از همه حرکاتش است.
2
حکایت نامه
اثر تمثیلی
1.la Bible, c'est une belle allégorie.
1. کتاب مقدس اثر تمثیلی زیبایی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
alléger
allégement
allégeance
allégation
allée
allégrement
allégresse
alléguer
allégé
allô
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان