1 . ترک کردن شهر و ساکن روستا شدن
[عبارت]

aller planter ses choux

/ale plɑ̃te se ʃu/

1 ترک کردن شهر و ساکن روستا شدن

  • 1.Moi, je vais planter des choux dans l'un de nos villages.
    1. من شهر را ترک می‌کنم و در یکی از روستاهایمان ساکن می‌شوم.
  • 2.Nous pourrions aller planter ses choux.
    2. ما می‌توانیم شهر را ترک کنیم و ساکن روستا شویم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "رفتن و کلم کاشتن" است که کنایه از "ترک کردن شهر و ساکن روستا شدن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان