خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلندتر شدن
[اسم]
l'allongement
/alɔ̃ʒmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
بلندتر شدن
طولانیتر شدن
1.J'ai demandé l'allongement de ma robe à la couturière.
1. من از خیاط بلندتر شدن پیراهنم را خواستم.
2.Je voudrais l'allongement des congés d'hiver
2. من طولانیتر شدن تعطیلات زمستان را میخواستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
allocution
allocation
allié
alligator
allier
allonger
allongé
allouer
allumage
allume-cigarettes
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان