خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آغاز کردن
2 . راه انداختن
[فعل]
amorcer
/amɔʀse/
فعل گذرا
[گذشته کامل: amorcé]
[حالت وصفی: amorcant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
آغاز کردن
شروع کردن
1.Amorcer la conversation
1. مکالمه را شروع کردن
2
راه انداختن
به کار انداختن، آغاز کردن
1.Le plombier a amorcé la pompe.
1. لولهکش پمپ را راه انداخت.
2.Les ouvriers ont amorcé la construction de la nouvelle école l'an dernier.
2. کارگران ساخت مدرسه جدید را سال گذشته آغاز کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
amorce
amoral
amont
amoncellement
amonceler
amorphe
amortir
amortissement
amortisseur
amour
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان