1 . سابقه
[اسم]

l'ancienneté

/ɑ̃sjɛnte/
قابل شمارش مونث

1 سابقه پیشینه

  • 1.Grâce à son ancienneté, il résout facilement ce genre de problèmes.
    1. به دلیل سابقه‌اش او به راحتی این نوع مشکلات را حل می‌کند.
  • 2.Mon salaire augmentera avec l'ancienneté.
    2. حقوقم با سابقه افزایش خواهد یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان