خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قصد انجام کاری را داشتن
[عبارت]
appliquer à faire quelque chose
/aplike a fɛʀ kɛlk(ə) ʃoz/
1
قصد انجام کاری را داشتن
درصدد انجام کاری برآمدن
1.Je me suis appliquée à respecter les consignes.
1. قصد داشتم به دستورات احترام بگزارم.
2.On s'applique à lire ce livre.
2. قصد داریم این کتاب را بخوانیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
appliquer
applique
application
applicateur
applaudissement
appliqué
appoint
appointements
apport
apporter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان