خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مناسب
[صفت]
approprié
/apʀɔpʀije/
قابل مقایسه
1
مناسب
متناسب، معقول
1.J'ai choisi la traduction du mot la plus appropriée.
1. من مناسبترین ترجمه کلمه را انتخاب کردم.
2.Mon discours était approprié à l'occasion.
2. سخنرانیام متناسب با شرایط بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
approprier
approfondir
approfondi
approcher
approche
approuver
approvisionnement
approvisionner
approximatif
approximation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان