خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اختصاص دادن
2 . تعیین کردن
3 . به دادگاه احضار کردن
[فعل]
assigner
/asiɲe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: assigné]
[حالت وصفی: assignant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
اختصاص دادن
تخصیص دادن
1.L'entreprise a assigné les fonds à un projet caritatif.
1. شرکت بودجهای به یک پروژه خیریه اختصاص داده است.
2
تعیین کردن
مشخص کردن
1.Le maître nous a assigné nos places.
1. معلم جاهای ما را برایمان مشخص کرد.
2.Le responsable a assigné une tâche différente à chaque équipe.
2. مدیر برای هر گروهی وظیفهای متفاوت تعیین کرد.
3
به دادگاه احضار کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
assignation
assiette à desserts
assiette plate
assiette creuse
assiette
assimilation
assimiler
assimilé
assis
assise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان