خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیک
2 . از [حرف اضافه برخی افعال]
3 . در مقایسه با
[حرف اضافه]
auprès
/opʁˈɛ/
1
نزدیک
مترادف و متضاد
près
auprès quelque chose
نزدیک چیزی
1. Elle veut déménager pour être auprès de ses amis.
1. میخواهد اسبابکشی کند تا نزدیک دوستانش باشد.
2. venez vous asseoir auprès de moi.
2. بیایید نزدیک من بنشینید.
2
از [حرف اضافه برخی افعال]
مترادف و متضاد
de
se renseigner auprès de...
از... خبر گرفتن
1. Est-ce que je peux me renseigner auprès d'elle ?
1. میتوانم از او خبری بگیرم؟
2. Je me renseigne auprès de Deborah au sujet des longues files de personnes attendant.
2. من درباره صفهای طولانی و منتظر از دوبورا خبر گرفتم.
3
در مقایسه با
در برابر
مترادف و متضاد
à côté de
en comparaison de
auprès de quelque chose
در برابر با چیزی
1. Auprès de ce que tu as dit, je n'ai rien dit.
1. در برابر چیزی که گفتی، من چیزی نگفتم.
2. Ce service n'est rien auprès de ce qu'il a fait pour moi.
2. این کار در برابر کاری که او برایم کرد، هیچ چیز نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
auparavant
aune
aumônier
aumônerie
aumône
auriculaire
aurifère
aurore
aurélie
auréole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان