خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زندگینامهی شخصی
[اسم]
l'autobiographie
/otobjɔgʀafi/
قابل شمارش
مونث
1
زندگینامهی شخصی
سرگذشت خود، شرححال خود
1.Elle veut un jour écrire une autobiographie.
1. او میخواهد یک روز یک زندگینامهی شخصی بنویسد.
تصاویر
کلمات نزدیک
auto-école
auto-stoppeur
auto-stop
auto-radio
auto
autobiographique
autobus
autocar
autochtone
autocollant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان