خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهرهمند
[اسم]
le bénéficiaire
/benefisjɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
بهرهمند
ذینفع
1.C'est le principal bénéficiaire de la restructuration.
1. او ذینفع اصلی این تجدید ساختار است.
2.Les bénéficiaires des aides sociales sont plus nombreux chaque année.
2. بهرهمندان کمکهای اجتماعی هر سال بیشتر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bénéfice
bénédiction
bénédicte
bénitier
bénit
bénéficier
bénéfique
bénélux
bénévolat
bénévole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان