[فعل]

bénéficier

/benefisje/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: bénéficié] [حالت وصفی: bénéficiant] [فعل کمکی: avoir ]

1 بهره‌مند شدن برخوردار بودن

  • 1.Il bénéficie d'une bonne retraite.
    1. او از حقوق بازنشستگی خوبی برخوردار است.
  • 2.J’ai bénéficié d’une remise de 10 % sur ma voiture.
    2. من از تخفیف 10% روی (قیمت) ماشینم بهره‌مند شدم.
این فعل همیشه با حرف اضافه de می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان