[قید]

bénévolement

/benevɔlmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 داوطلبانه (به طور) رایگان

  • 1.Elle travaille bénévolement pour les sans-abri.
    1. او به طور رایگان به بی‌پناهان خدمت می‌کند [برای بی‌پناهان کار می‌کند].
  • 2.Jacqueline travaille bénévolement à la Croix Rouge.
    2. "ژاکلین" داوطلبانه در صلیب سرخ کار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان