خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبعید کردن
2 . قدغن کردن
[فعل]
bannir
/baniʀ/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تبعید کردن
2
قدغن کردن
تحریم کردن، ممنوع کردن
1.Ce pays a banni l'usage des produits chimiques dangereux.
1. این کشور استفاده از محصولات شیمیایی خطرناک را ممنوع کرده است.
2.De tels comportements violents sont à bannir des stades.
2. اینچنین رفتارهای خشونتآمیزی باید در استادیومها قدغن شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
banlieusard
banlieue
bangladesh
bangladais
bang
bannissement
bannière
banque
banque mondiale
banqueroute
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان