1 . تبعید کردن 2 . قدغن کردن
[فعل]

bannir

/baniʀ/
فعل گذرا و ناگذر

1 تبعید کردن

2 قدغن کردن تحریم کردن، ممنوع کردن

  • 1.Ce pays a banni l'usage des produits chimiques dangereux.
    1. این کشور استفاده از محصولات شیمیایی خطرناک را ممنوع کرده است.
  • 2.De tels comportements violents sont à bannir des stades.
    2. اینچنین رفتارهای خشونت‌آمیزی باید در استادیوم‌ها قدغن شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان