خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موهای مرتب
[عبارت]
bien coiffé
/bjɛ̃ kwafe/
1
موهای مرتب
موهای آراسته
1.Chaque matin les enfants se présentaient à l'école, bien coiffés.
1. هر صبح بچهها با موهای مرتب در مدرسه حاضر میشدند.
2.Nous sommes bien coiffés.
2. ما موهایی آراسته داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bien ciré
bien cadré
bien bâti
bien
bielle
bien conservé
bien cuit
bien en chair
bien habillé
bien intentionné
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان