خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیکی
2 . مزیت
[اسم]
le bienfait
/bjɛ̃fɛ/
قابل شمارش
مذکر
1
نیکی
خوبی، احسان
2
مزیت
حسن
1.Les bienfaits du soleil sur le moral sont indéniables.
1. مزیتهای آفتاب در روحیه [خلق و خو] غیرقابل انکار است.
2.Peut-être pouvez-vous voir ça comme un bienfait.
2. شاید بتوانید این را مانند یک حسن ببینید.
تصاویر
کلمات نزدیک
bienfaisant
bienfaisance
bien-être
bien-pensant
bien-pensance
bienfaiteur
biens immobiliers
bienséance
bientôt
bienveillant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان