خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طبیعی
2 . کشاورزی زیستی
3 . زندگینامه
4 . مواد غذایی ارگانیک
[صفت]
bio
/bjɔ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: bio]
[مذکر قبل از حرف صدادار: bio]
[جمع مونث: bios]
[جمع مذکر: bios]
1
طبیعی
ارگانیک
1.Des produits bios.
1. محصولات ارگانیک.
2.Les tomates bio sont mieux.
2. گوجهفرنگیهای طبیعی بهتر هستند.
[اسم]
le bio
/bjɔ/
قابل شمارش
مذکر
2
کشاورزی زیستی
کشاورزی ارگانیک، کشاورزی طبیعی
3
زندگینامه
(la bio)
4
مواد غذایی ارگانیک
مواد غذایی طبیعی
1.Moi, je ne donne que du bio à mes enfants.
1. من جز مواد غذایی ارگانیک (چیزی) به بچههایم نمیدهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
binocles
biniou
binette
binaire
bimoteur
biocarburant
biochimie
biodiversité
biodégradable
biographe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان