1 . زیست‌شناسی
[اسم]

la biologie

/bjɔlɔʒi/
قابل شمارش مونث

1 زیست‌شناسی بیولوژی

  • 1.J'ai étudié la biologie à l'université.
    1. من در دانشگاه زیست‌شناسی خوانده‌ام.
  • 2.Je pense que la biologie intéressera mes élèves.
    2. من فکر می‌کنم که زیست‌شناسی توجه شاگردانم را جلب خواهد کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان