خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طبیعی
[صفت]
biologique
/bjɔlɔʒik/
قابل مقایسه
[حالت مونث: biologique]
[جمع مونث: biologiques]
[جمع مذکر: biologiques]
1
طبیعی
ارگانیک
1.L'avenir de l'agriculture biologique dépend avant tout des consommateurs.
1. آیندهی کشاورزی طبیعی [ارگانیک] قبل از هر چیز به مصرف کنندهها بستگی دارد.
2.Les tomates bio sont moins nocives pour la santé.
2. گوجهفرنگیهای ارگانیک کمتر برای سلامتی مضر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
biologie
biographie
biographe
biodégradable
biodiversité
biologiste
biomasse
biométrique
biophysique
bip
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان