خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنگ
2 . شیشه (مربا، عسل و ...)
[اسم]
le bocal
/bɔkal/
قابل شمارش
مذکر
1
تنگ
پیاله
1.Le bocal de poisson rouge
1. تنگ ماهی قرمز
2
شیشه (مربا، عسل و ...)
1.Aline a fait 15 bocaux de confiture.
1. "آلین" 15 شیشه مربا درست کرده است.
2.Fruits conservés en bocaux.
2. میوههای نگهداری شده در شیشهها.
تصاویر
کلمات نزدیک
bocage
bobo
bobine
bobard
boa
boeing
bof
bogue
bohème
bohémien
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان