خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبشش
[اسم]
la branchie
/bʁɑ̃ʃˈi/
قابل شمارش
مونث
1
آبشش
1.Les branchies de poisson sont l'organ le plus principal.
1. آبششهای ماهی مهمترین عضو ماهی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
brancher
branchement
branche
branchage
brancardier
branché
brandir
branlant
branle
branle-bas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان