خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناگهانی
2 . خشن
[صفت]
brusque
/bʁˈysk/
قابل مقایسه
1
ناگهانی
غیرمنتظره، غیرمترقبه
1.Brusque retour du froid
1. بازگشت غیرمنتظره سرما
2
خشن
تند، زننده
1.Etre brusque envers qqn
1. نسبت به کسی خشن بودن
2.Réplique brusque
2. پاسخی تند
تصاویر
کلمات نزدیک
brushing
bruno
brunir
brunch
brun
brusquement
brusquer
brut
brutal
brutalement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان