خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چرخدستی (برای خرید در فروشگاه)
2 . دستیار گلفباز
[اسم]
le caddie
/kadi/
قابل شمارش
مذکر
1
چرخدستی (برای خرید در فروشگاه)
چرخ باربری، سبد خرید
1.J'ai beaucoup de courses à faire alors va me chercher un Caddie, s'il te plaît.
1. من خیلی خرید دارم پس لطفا برو برایم یک چرخدستی بیاور.
2.On peut tout ranger dans ce caddie.
2. میتوانیم همه چیز را در این چرخدستی مرتب کنیم.
2
دستیار گلفباز
تصاویر
کلمات نزدیک
cadavérique
cadavre
cadastre
cactus
cacophonie
cadeau
cadenas
cadence
cadet
cadrage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان