خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هدیه
[اسم]
le cadeau
/kado/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cadeaux]
1
هدیه
کادو
1.Je veux vous offrir un petit cadeau.
1. می خواهم هدیهای کوچک به شما دهم.
2.Rappelle-moi de lui envoyer un cadeau.
2. یادم بنداز تا کادویی برای او بفرستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
caddie
cadavérique
cadavre
cadastre
cactus
cadenas
cadence
cadet
cadrage
cadran
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان