خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کافهچی
[اسم]
le cafetier
/kaftje/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cafetiers]
[مونث: cafetière]
1
کافهچی
صاحبکافه
1.Dans cette famille, ils sont cafetiers de père en fils.
1. در این خانواده، آنها از پدر تا پسر کافهچی هستند.
2.Elle fut cafetière dans ce bourg pendant 30 ans.
2. او در این بخش به مدت 30 سال کافهچی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
cafardeux
cafard
caduc
cadreur
cadrer
cafetière
cafetière électrique
cafouillage
cafouiller
café
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان