خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قفس
2 . محفظه
3 . دروازه (فوتبال)
[اسم]
la cage
/kˈaʒ/
قابل شمارش
مونث
1
قفس
1.Mettre un oiseau en cage
1. پرندهای را در قفس انداختن
2
محفظه
قفسه
1.Le dompteur entre dans la cage des lions
1. تربیت کننده حیوانات درون قفس شیرها
3
دروازه (فوتبال)
تصاویر
کلمات نزدیک
cafétéria
caféine
café-concert
café philo
café livres
cage d’escalier
cageot
cagette
cagibi
cagnotte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان