خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تهمت زدن
[فعل]
calomnier
/kalɔmnje/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: calomnié]
[حالت وصفی: calomniant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تهمت زدن
افترا زدن
1.C'est trop facile de calomnier un défunt.
1. تهمت زدن به یک مرده خیلی ساده [آسان] است.
2.Vous ne devez pas me calomnier.
2. شما نباید به من تهمت بزنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
calomnie
calmer le jeu
calmer
calmement
calme
calorie
calorifère
calorique
calotte
calque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان